خدا همه اسیران خاک رو بیامرزه .
امروز برای اولین بار در عمر دندونامو پر کردم می ترسیدم به هادی گفتم چون بار اولمه می ترسم همرام بیا، به هرصورت اومد اگر چه بازم رفت و من تنها شدم .
دکتر چهارتا از دندونامو پرکرد یه ده تای باقی می مونه وقت داده برا آذر ( من قول می دم روزی سه بار مسواک بزنم من قول میدم دور آخرک و بنک رو خط بکشم )
دیشب یه تصادف شده بود از خدا خواستم پسره چیزیش نشده باشه تا یه روز روزه بگیرم سه سالو اندی روزه قضا دارم بباید شروع کنم
دیگه....
خونمون موریانه داره سم ریختم کنار دیوار یه خوردش ریخت رو دستم ، دستم دونه های قرمز ریخته خدا به خیر بگذرونه .
یه تصمیم خوب گرفتم اگه خدا خواست و عمل کردم حتما به خودم تشویقی میدم .
|